مكان های دیدنی برای پاییزگردی
به گزارش لذت سفر ایسنا نوشت: جنگل و كویر اغلب انتخابی مسلم برای پاییزگردی هستند، درحالی كه گاه یك شهر كوچك در شیار كوهستان، پوشیده از باغ های كاج و سپیدار گزینه جذاب تری برای سفرهای پاییزی می تواند باشد. شهرهایی كه سوز سرمای پاییز، سبب چشم پوشی از سفر به آنجا شده است.
گزینه سفر به شمال در تعطیلات كوتاه و یا آخر هفته همیشه روی میز است، درحالی كه می توان مقاصد اعجاب انگیز و در دسترس تری كه از ازدحام جمعیت مسافران در امان مانده و جغرافیای دنج تری دارند را برای پاییزگردی برگزید. برای سفرهای پاییزی باید مجهزتر بود و قبل از حركت وضعیت آب و هوا را بررسی كرد. برنامه ریزی پیش از حركت و آگاهی از نوع وسایل حمل و نقل برای رسیدن به مقصد منتخب و اقامتگاه های آن، بطور قطع در مقرون به صرفه شدن هزینه های سفر مؤثر خواهد بود. در اینجا لیستی از ۱۰ مقصد جذاب برای پاییزگردی پیشنهاد می شود كه شاید كمتر برای سفر در این فصل انتخاب گردد.
تبریز برگ های پاییزی از سطح شهر تبریز جمع نمی گردد. فقط همین یك دلیل شاید كافی باشد تا این شهر سرد و كوهستانی را به گزینه ای برای سفر در پاییز تبدیل كند. تبریز با قدمتی بیشتر از ۳۵۰۰ سال كه در دوره های مختلف تاریخی پایتخت ایران بوده و در عصر قاجار یكی از مهمترین و متجددترین شهرهای ایران شناخته می شد، چند سالی است به تدبیر و آگاهانه، به برق و زرق پاییز آراسته می شود و گذرگاه توریستی آن كه «خیابان امام» نام دارد، جان می دهد برای قدم زنی در آفتاب آرام این فصل. این خیابان بلند كه خط ویژه اتوبوس سریع در آن كشیده شده و دسترسی به جاذبه های شهر را آسان كرده به مسجد كبود، موزه عصر آهن، موزه دیرینه شناسی آذربایجان، میدان ساعت و ساختمان شهرداری سابق با معماری آلمانی، ارگ علیشاه، پیاده راه تربیت با سمبل های تاریخی و فرهنگی مردم شهر و در نهایت بازار سرپوشیده و جهانی تبریز، راه دارد. از تبریز حتی می توان راهی روستای «كندوان» شد و در دل كوه، خانه كرد و غروب سرخ پاییز را از بام آن به تماشا نشست. رفتن به تبریز آسان است، هم جاده ای و هم از طریق آهن و هم با هواپیما می توان به پایتخت صفویان رسید. خوبی سفر به تبریز این است كه حمل و نقل عمومی مناسب و قابل دسترسی برای گردشگران دارد و در شهر برای هر سلیقه ای اقامتگاه وجود دارد؛ از هتل های شیك گرفته تا خانه های اجاره ای. هرچند در «كندوان»، «مرند» و یا «كلیبر» هم می توان بومگردی هایی به مراتب ارزان تر پیدا كرد.
بیرجند پاییز در این شهر كویری به لطف كاج ها كمی معتدل است. بیرجند همچون تبریز رخت پاییزی نمی پوشد، اغلب این وقت سال دامن پیله دار سبز و طلایی اش را زیر نور بی رمق آفتاب می گستراند و پا در شن زارهای گرم لوت فرو می برد. كاجستان بیرجند هم مرز با بیابان لوت یكی از گرم ترین نقاط زمین است. شهری كه در دوره ی قاجارها اسم و رسم دارتر شد، همان موقع كه نقش بارانداز ادویه را ایفا می كرد، ردپایی كه هنوز هم در بازار سنتی بیرجند پیدا می شود، در حجره های آغشته به رنگ و عطر زعفران، عناب و زرشك های سرخ. شهر با آن كه كویری است اما در دلش باغ و عمارتی با معماری ایرانی كه در یونسكو ثبت شده، جای گرفته است؛ «باغ اكبریه». «شوكتیه» سومین مدرسه ایران هم در همین شهر بنا شده است. بافت تاریخی شهر كه زیر آفتاب كمرنگ پاییز، رنگ طلا می گیرد هم بهانه خوبی برای پیاده روی و شهرگردی در گذشته ای است كه به زحمت، از آن اثری حفظ شده است. بیرجند قطار ندارد اما تا مشهد یا طبس می توان ریلی سفر كرد و از آنجا راه زمینی را با اتوبوس یا سواری ادامه داد. آسان ترین راه سفر به بیرجند هم هواپیما است كه البته هزینه سفر را گران تر می كند. تعداد اقامتگاه ها در این شهر هم زیاد نیست اما می توان بومگردی مناسب در داخل شهر و روستاهای نزدیك آن پیدا كرد.
طبس بیشتر شبیه گنج می ماند، شهری كویری اما سبز كه با آغاز فصل سرما، عطر ریحان، بهار نارنج و نخلستان های آن مدهوش كننده می شود. طبس قبلا جزو استان یزد بود اما چند سالی است به جغرافیای خراسان جنوبی پیوسته است. شهر را بیشتر با تاریخ سیاسی آن می شناسند؛ با ماجرای طوفان شن طبس و یا معدن زغال سنگ، درحالی كه پدیده های زمین شناسی، آنرا به منطقه ای اعجاب انگیز و بكر تبدیل نموده است كه گوشه هایی از آن مثل «كال جنی» با پدیده های زمین شناسی آمریكا مقایسه می شود. خیابان اصلی شهر طبس به نخل و نارنج مزین است و هر خانه با یك نخل زینت داده شده است. سبزیجات معطر و خشك اصلی ترین سوغات این شهر است كه به نان های محلی آن هم طعم متفاوت می دهد. از طبس می توان به روستای تاریخی «كریت» و بعد از آن «اصفهك» كه بعد از زلزله ۱۳۵۷، ویرانه های آن جاذبه گردشگری شده و كمی دورتر از جاده راور به «نایبندان» سفر كرد. روستایی پلكانی كه پناهگاه حیات وحش است و دشت كویر به ضمیمه باغستان و نخلستان های سبز آنرا محصور كرده است. برای رفتن به طبس هم می توان از قطار استفاده كرد، هم هواپیما و هم اتوبوس و یا وسیله نقلیه شخصی.
سیرچ پاییز بین شهر كویری كرمان و شهداد لانه كرده است. قبل از رسیدن به دروازهای گرم ترین كویر ایران، آبادی سیرچ واقع شده است كه از كرمان حدود ۶۰ كیلومتر فاصله دارد و از گذشته ییلاق كویرنشینان اطرافش بوده است. سیرچ نقطه تناقض در كرمان است، آبادی با انبوهی از درخت كه تا گندم بریان (گرم ترین نقطه ایران) حدود ۵۰ كیلیومتر فاصله دارد، درحالی كه كوه های اطراف آن در زمستان از برف، سفید می شود. در دل سیرچ چند سرو قدمت دار زندگی می كنند. در محدوده آبادی هم چشمه آبگرم «چوشان» وجود دارد. هرچند كه به سامان دهی بیشتری نیاز دارد و جذاب تر از این ها، آبادی زادگاه هوشنگ مرادی كرمانی داستان نویس كودك و نوجوان و نویسنده معاصر است. برای رفتن به سیرچ، باید اول به كرمان رسید و از آنجا راهی شهداد شد و قبل از دیدن كلوت ها، در سیرچ متوقف گردید. در كرمان و حتی شهداد، بومگردی های زیادی وجود دارد كه قیمت های مناسبی هم دارند و می توان در یكی از این دو نقطه اقامت كرد.
نطنز باغشهری تاریخی كه به كویر رنگ پاشیده است، نطنز تحفه ای است در بین جاده قدیم كاشان ـ اصفهان كه آثار تاریخی پرشمار دارد و مهم ترینش مسجد جامع و آتشكده است. نطنز را به بهار و كوچه باغ هایش می شناسند اما در پاییز آنقدر رنگ عوض می كند كه سرمای كوهستان «كركس» هم مانع دیدارش نمی گردد. در سر راه نطنز می توان به روستای سرخ ابیانه و كویر متین آباد هم سری زد و در ادامه در شهر نطنز در كوچه باغ های افوشته قدم زد و شب را در یكی از اقامتگاه های بومی آن ماند و تاریخ قدمت دار این منطقه را از نزدیك لمس كرد.
محلات شهر بیشتر به بهار و گل هایش می نازد اما فصل بی برگی، چهره ای دیگر از محلات به تصویر می كشد. چنارهای كهنسال با پس زمینه صخره ها، به پاییز این شهر اعتباری بخشیده اند كه تاكنون كمتر به چشم آمده است. مردم بیشتر دوست دارند اردیبهشت در چشمه های آب معدنی این شهر كه آغشته به عطر گل هاست، تنی بی آسایند اما باید سفر به این مقصد اعجاب انگیز كه در بیشتر روزهای سال هوایی پاك و مطلوب دارد را در پاییز هم تجربه كرد، شاید بیشتر به خاطر كوچه باغ ها و در ختان چنار كهنسالش كه جامه دیگری به تن می كنند. روستاهای محلات بخصوص «خورهه» كه آثاری بازمانده از تمدن بشری قبل از میلاد دارد، ارزش سفر به این منطقه را بیشتر می كند. محلات در استان مركزی واقع شده، از سمت شمال به قم و آشتیان، از جنوب به اصفهان و گلپایگان، از غرب به خمین و اراك و از شرق به دلیجان راه دارد. سفر به آن معمولا زمینی انجام می شود. شهر به واسطه چشمه های آب گرم، خانه ها و اقامتگاه هایی برای اجاره دارد و امكان شب مانی را مهیا می كند.
تفرش بازمانده ای از ساسانیان كه نام دیرین اش «گبرش» بود و در طول تاریخ، نام اش بارها تغییر شكل داده است. شهرِ مشاهیری پروفسور «محمود حسابی»، «عباس سحاب» ـ كارتوگراف ـ، «احمد پارسا» ـ گیاه شناس ـ و دكتر «ابولقاسم بهرامی» ـ میكروب شناس ـ، بیشتر برای سفرهای بهاره و تابستانه انتخاب می شود اما باغ ها و غارهای تفرش در پاییز مسافران را هم فرا می خواند. تفرش، شهر تكیه هایی به قدمت چند صد سال و شهره به هنر آیینی «تعزیه» است. در پنج كیلومتری شهر، چشمه آب معدنی «گراو» در میانه دو دهكده «طراران» و «كبوران» می جوشد كه به طبیعت منطقه عمق بخشیده است. به شهر نامداران و مشاهیر از اتوبان تهران ـ ساوه و اراك ـ آشتیان می توان متصل شد. تعداد بومگردی ها یا اقامتگاه های این منطقه محدود است. تفرش را بدون تماشای روستاهای اطراف كه هویت بخش اصلی آن هستند، نباید ترك كرد. در ادامه حتی می توان راهی تالاب «میقان» شد و به نظاره پرندگان مهاجر نشست.
قزوین پایتخت ایران در ادوار مختلف تاریخی در پاییز آنچنان دلفریب می شود كه نمی توان بر آن چشم بست. باف های كهن قزوین همچون دامنی زرین چنان گسترده شده اند كه به حاشیه شهر رسیده اند. قطار قزوین كه از تهران راهی می شود از میان باغستان كهن گذر می كند تا به گنج تاریخ برسد. قزوین با آن كه شهری قدمت دار است اما خیلی دیر در راه گردشگران قرار گرفت، هرچند حالا مقصدی شده برای تورهای یك روزه. عمارت های قجری قزوین كه باغ ها ایرانی آنها را در آغوش كشیده اند در پاییز دیدنی تر اند، رنگ آجری آنها زیر نور آفتاب كم رمق پاییز، طلایی تر می شود. همان رنگی كه در طبیعت ایران غالب تر است. قزوین را باید در هوای مطلوب پاییز دید، از خیابان تاریخی سپه بالا كشید و با بازاری ها و كهنسالان شهر كه در كنار مسجد جامع آفتاب می گیرند، درباره سرنوشت این شهر باستانی هم كلام شد و در میانه روز هم مهمانی كوچكی گرفت تا طعم قیمه نثار و باقلوای قزوینی را چشید. پس از قزوین می توان راه دریاچه «الموت» را پیش گرفت كه در این فصل سال به تابلویی هزار رنگ می ماند و بعد هم در خانه های روستایی آن شبی را سپری نمود.
بلده در دامنه البرز، قبل از رسیدن به زادگاه «نیما یوشیج»، شهری است در حاشیه رودی كم خروش با سپیدارهای سر به فلك كشیده كه هنوز هم از دوره صفویه و قاجار آثاری اندك دارد و مردمانش بیشتر به ساكنان فصلی تبدیل گشته اند كه بهار و تابستان در هوای دلچسب «بلده» ییلاق می كنند. بلده را باید در پاییز دید، آن هنگام كه سپیدارهای رعنا كلاه نارنجی و سرخ به سر می گذارند. راه دسترسی به این بخش، از جاده هراز است كه آخر هفته و در تعطیلات از سمت تهران كمی ترافیك جاده ای دارد. در راه بلده، روستاهای گوناگونی وجود دارد كه هر كدام اثری تاریخی و یا طبیعی برای دیدن دارند. از پل ها و تكیه های تاریخی گرفته تا روستاهایی با خانه های شیروانی دار كه در دل كوهستان لانه كرده اند و در تجمع باغ ها گم شده اند. در بام بلده، قلعه ای مخروبه مشرف به شهر وجود دارد كه آنرا قلعه «پولاد» یا «بلده» می نامند. برخی باستان شناسان قدمت آنرا تا ۷۰۰ سال تخمین زده اند. از قبرستان شهر قلعه به خوبی دیده می شود. در قبرستان هم یك آرامگاه قدیمی وجود دارد كه محلی ها روایت های مختلفی از قدمت آن تعریف می كنند. باآنكه بیشتر ساكنان، زمین های بخش بلده و آبادی های آنرا به واسطه نزدیكی به پایتخت، با قیمت گزاف معامله می كنند اما كوهستانی بودن منطقه مانع از هجوم ویلاسازی های لجام گسیخته شده و باغ ها و مزارع در حاشیه رودخانه و در دامنه كوهستان هنوز حفظ و طبیعت آن كمتر دستخوش تغییر شده است. در بخش بلده كه از آبادی های مختلفی تشكیل شده و دامنه آن تا یوش، زادگاه نیما یوشیج ـ پدر شعر نو ـ كشیده شده، اقامتگاه برای ماندن سخت پیدا می شود اما در نزدیكی روستاها می توان كمپ كرد و یا در بلده و یا یوش خانه ای ساده را برای اقامت یافت.
دورود پرآب است و تاریخی و به واسطه راه آهن و بزرگراه های شمال ـ جنوب و شرق به غرب، دسترسی به آن، بسیار آسان است. در زمان قاجار نام اش را از تلاقی دو رودخانه «تیره» و «ماربره» گرفته است. موقعیت جغرافیایی دورود و همجواری آن با اشترانكوه، طبیعت بی نظیری را در این منطقه پدید آورده كه به انضمام تاریخ چند هزار ساله اش، آنرا در لیست مناطقی كه باید دید، قرار می دهد. دورود شهر تپه های تاریخی است و به واسطه قدمتی كه داشته محل رجوع حفاران غیرمجاز بسیاری هم بوده تا آنجا كه گاه سبب خیر شده اند و به كشف دهكده هایی با بیشتر از هفت هزار سال قدمت، منجر شده اند. برخی آثار این منطقه با دوره نوسنگی و عصر مس هم دوره اند. در شهر خرم آباد و موزه قلعه فلك افلاك می توان به ارزش تاریخی این منطقه بیشتر پی برد. اما آنچه دورود را شاخص تر از سایر مناطق استان لرستان می كند، طبیعت بكر آن است؛ دریاچه كریستالی «گهر» كه در منطقه حفاظت شده اشترانكوه واقع شده و در حاشیه آن می توان كمپ كرد، همچون جاذبه های طبیعی شناخته شده دورود است. در ادامه دریاچه «گهر» و رودخانه «سفیدآب» می توان به دره «نی گا» رسید و یا به جنوب «دورود» سفر كرد و به دیدار كوه «قارون» رفت. هرچند سفر به این منطقه بیشتر در تابستان پیشنهاد شده اما رنگ پاییز، آنرا دیدنی تر می كند البته كه برای رفتن به این مناطق خشن و زیبا باید تجهیزات فنی همراه باشد. هر ایستگاه راه آهن در منطقه دورود به آبشار، چشمه و یا كوهی ختم می شود. آبشار بیشه، دره اسپر، كوه پریز، تنگه و آبشار ازنادر، آبشار وقت و ساعت، آبشار گرم و تالاب ازگن همچون جاذبه های منطقه دورود است كه برای دیدن آنها باید وقت گذاشت. برای اقامت در این منطقه می توان از خانه های روستایی استفاده نمود. البته باید توجه داشت كه تعداد بومگردی ها و اقامتگاه های رسمی در این منطقه خیلی كم است.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب