از معشوقه خسرو پرویز تا کارگاه نجاری سرنوشت تلخ قصر جمیلان دردل اصفهان

از معشوقه خسرو پرویز تا کارگاه نجاری سرنوشت تلخ قصر جمیلان دردل اصفهان

به گزارش لذت سفر، سرنوشت قصر جمیلان، از قصری شاهانه تا کارگاه نجاری، نشان داده است که غفلت و سوءمدیریت چطور گنجینه های تاریخی اصفهان را به نابودی کشانده است.



خبرگزاری مهر، گروه استان ها-کوروش دیباج: در دل اصفهان، شهری که جهانیان آنرا با نقش جهان و کاخ های صفوی می شناسند، بنایی وجود دارد که برعکس شهرت شهر، در سکوتی غریب فراموش شده است؛ قصر جمیلان. نامش در متون کهن با داستانهای متعدد آمده؛ گاه چنبلان، گاه چملان و گاه سنبلستان. اما آن چه مسلم است، هیچ یک از این نام ها نتوانسته اند پرده از رمز و راز بنایی بردارند که هم در اسطوره ریشه دارد و هم در تاریخ.
می گویند خسرو پرویز، شاه ساسانی، این قصر را برای «شکر اصفهانی» معشوقه افسانه ای اش ساخته است. می گویند در زیرزمینش راهروها و چهارتاقی هایی نهفته است که هیچگاه پای کسی به انتهایشان نرسیده. و می گویند این قصر شاهد عبور قرن هاست؛ از ساسانیان و دیلمیان گرفته تا سلجوقیان، صفویان و قاجار. اما امروز، از همه این داستانها و شکوه تاریخی، تنها بنایی نیمه ویران باقیمانده که سال ها کارگاه نجاری بوده و الان در آستانه نابودی کامل است.

این همان تناقض تلخی است که قصر جمیلان را به نمونه ای گویا از سرنوشت خیلی از آثار تاریخی ایران تبدیل کرده: گنجینه ای ثبت شده در لیست ملی، اما رهاشده در میدان بی توجهی و سوءمدیریت. شهری که باید به آن افتخار کند، پشت به آن کرده است؛ و محله ای که روزگاری با قصر هویت می گرفت، حالا خاطره ای از گذشته در حافظه اجتماعی اش باقی نگذاشته است.
پرسش اینجاست: چرا چنین بنایی با این همه ظرفیت تاریخی، فرهنگی و گردشگری، باید این چنین مهجور بماند؟ آیا وقت آن نرسیده که قصر جمیلان از زیر غبار فراموشی بیرون کشیده شود و جایگاه واقعی اش را در هویت اصفهان باز یابد؟
برای یافتن پاسخ این پرسش ها و روشن تر شدن ابعاد ناشناخته قصر جمیلان، با مژگان ابراهیمی، معمار و کنشگر میراث فرهنگی گفت و گویی انجام داده ایم؛ گفت و گویی که در آن، زوایای پنهان این بنای فراموش شده و راه های بازگرداندنش به زندگی امروز اصفهان به بحث گذاشته شده است. مژگان ابراهیمی، معمار و کنشگر میراث فرهنگی

چرا قصر جمیلان در بین بناهای تاریخی اصفهان از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد و چه خاصیت هایی این بنا را از دیگر ابنیه متمایز می کند؟


قصر جمیلان یا همان چنبلان، چملان، سنبلان یا سنبلستان، در حقیقت فراتر از یک بنای تاریخی صرف است. اهمیت آن نه فقط در کالبد معماری، بلکه در روایت ها، قصه ها و اسطوره هایی نهفته است که این بنا را به اعماق تاریخ و حتی پیشاتاریخ پیوند می زند. آن چه درباره ی قصر جمیلان گفته می شود، محدود به تاریخ مدون اصفهان نیست، بلکه به اسطوره هایی بازمی گردد که گاه از آنها بعنوان «تاریخ نانوشته» یا «پیشاتاریخ» یاد می نماییم.
این روایت ها، قصر جمیلان را بعنوان سندی زنده از قدمت و تداوم تمدن شهری در اصفهان مطرح می کند. به همین دلیل، قصر جمیلان نه فقط یک بنای معماری بلکه نمادی از حافظه اسطوره ای، تاریخی و فرهنگی این شهر است. افزون بر این، خود کالبد بنا هم خاصیت های منحصر به فردی دارد. از نظر فرم، دوره ساخت و سبک معماری، قصر جمیلان با اغلب ابنیه اصفهان متفاوت می باشد و همین تمایز سبب شده که جایگاهی ویژه در بین بناهای تاریخی شهر داشته باشد.
نکته دیگر، موقعیت مکانی آن است. قصر جمیلان در محله سنبلستان قرار دارد؛ محله ای که در گذشته با اسامی چلمان یا چملان و گاه سنبلان شناخته می شده است. همجواری این قصر با محلاتی همچون «در قصر» و «تل عاشقان» خود به تأیید داستانهای اسطوره ای کمک می نماید.
به عنوان مثال، بر مبنای داستانی قدیمی، این قصر در زمان خسرو پرویز و به افتخار «شکر اصفهانی» معشوقه خسرو پرویز تولید شده است. نزدیکی آن به «تل عاشقان» هم به نحوی این روایت را تقویت می کند و بُعدی نمادین به تاریخ بنا می بخشد.

شما به موقعیت و قدمت بنا اشاره کردید. لطفاً کمی درباره ی وضعیت فعلی قصر جمیلان توضیح دهید. امروز این بنا چه شرایطی دارد؟


متأسفانه قصر جمیلان سال هاست که در وضعیتی نامناسب رها شده و با چالش های پیچیده مالکیتی و حقوقی روبه رو است. این بنا در وقف قرار دارد و سند وقف هم برای آن موجود است، اما نبود متولی مشخص و پیگیر سبب شده که عملا در وضعیت رهاشدگی قرار گیرد.
آنچه از کالبد بنا باقیمانده، آمیخته ای از آثار تاریخی مربوط به دوره های مختلف است: نشانه هایی از دوره دیلمیان، قسمتهایی از معماری سلجوقی، لایه هایی از دوره صفوی و حتی الحاقات قاجاری. هر یک از این لایه ها ارزش خاص خودرا دارند، اما متاسفانه به علت نبود برنامه مرمتی، خیلی از بخش های قدیمی تر بخصوص آثار دیلمی و سلجوقی بیشترین صدمه را دیده اند.
افزون بر این، بهره برداری ناصحیح در سالهای قبل صدمات جدی به بنا وارد کرده است. برای مدت طولانی قصر جمیلان بعنوان کارگاه چوب و نجاری مورد استفاده قرار می گرفت. چنین کاربری نامتناسبی نه فقط شأن تاریخی بنا را نادیده گرفت، بلکه باعث شد قسمتهایی از آن بشدت صدمه ببیند.
در حال حاضر می توان گفت قصر جمیلان با سه لزوم اساسی مواجه است: نخست مرمت و حفاظت فوری از خود بنا، دوم برگرداندن بافت پیرامونی به وضعیت اصیل گذشته و سوم انجام جستجوهای دیرینه شناسی به منظور کشف لایه های تاریخی و فرهنگی پنهان در زیر این مجموعه.

به جستجوهای دیرینه شناسی اشاره کردید. آیا شواهدی وجود دارد که نشان دهد زیر قصر جمیلان یا پیرامون آن، لایه های پنهان تاریخی نهفته است؟


بله، شواهد و قرائن مختلفی وجود دارد. متون تاریخی و مشاهدات محلی بارها به وجود حفره ها و فضاهای زیرزمینی در همجواری قصر جمیلان اشاره کرده اند. بعنوان نمونه، در جغرافیای اصفهان به قلم میرزا حسین تحویل دار، یاد شده که در کنار این قصر، حفره ای بسیار عمیق وجود داشته که کسی نتوانسته به انتهای آن دسترسی پیدا کند.
گفته می شود برخی ماجراجویان و عیاران شجاع در گذشته تا حدودی به این حفره ها نفوذ کرده اند و از وجود چهارتاقی های زیرزمینی سخن گفته اند؛ فضایی که هر چه پیشتر می رفتند، به راهروها و چهارتاقی های دیگری منشعب می شد. این روایت ها، باآنکه هنوز بشکل علمی تأیید نشده اند، اما نشان میدهد که ما در زیر این محدوده احتمالا با لایه هایی از یک شهر یا بافت قدیمی تر روبه رو هستیم؛ لایه هایی که می تواند به دوره ساسانی یا حتی پیشتر بازگردد.
این موضوع اهمیت جستجوهای دیرینه شناسی در این منطقه را دوچندان ن می کند. قصر جمیلان تنها یک بنا نیست؛ بلکه احتمالا بر فراز لایه های تاریخی مهمی قرار گرفته که می تواند بخش های ناشناخته ای از تاریخ اصفهان را آشکار کند.

اگر بخواهیم از منظر صدمه شناسی به موضوع نگاه نماییم، بیشترین خسارت ها به کدام بخش های تاریخی قصر وارد شده است؟


همان طور که اشاره کردم، هرچه لایه های تاریخی قدیمی تر باشند، صدمه های بیشتری دیده اند. به طور دقیقتر، قسمتهایی از دوره دیلمیان و سلجوقیان در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار دارند. این بخش ها که قدیمی ترین لایه های معماری موجود در بنا هستند، به علت فرسودگی طبیعی و نبود مرمت مستمر بیشترین تخریب را تجربه کرده اند.
بخش های مربوط به صفوی و قاجار به نسبت سالم تر مانده اند؛ چونکه عمر کمتری دارند و در سالهای اخیر کمتر دستخوش فرسایش شده اند. با این وجود، باید تاکید کنم که بدون مداخله فوری و برنامه ریزی علمی، حتی این بخش ها هم در معرض خطر نابودی قرار خواهند گرفت.

چرا با وجود چنین ارزش ها و ظرفیت هایی، قصر جمیلان در بین مردم و حتی در زمینه گردشگری و میراث فرهنگی ناشناخته مانده است؟


دلایل مختلفی برای این وضعیت وجود دارد. نخست آن که ظرفیتهای تاریخی اصفهان بسیار گسترده است و متاسفانه بخشی از این ظرفیت ها به فراموشی سپرده شده اند. قصر جمیلان در بافت تاریخی قرار دارد، اما برعکس میدان نقش جهان یا دیگر بناهای شاخص، پیوستگی کالبدی و کارکردی خودرا با محیط اطراف از دست داده است.
کاربری نامناسب این بنا بعنوان کارگاه نجاری، آنرا به فضای خصوصی و بسته ای بدل کرده که شهروندان و گردشگران دسترسی چندانی به آن نداشته اند. همین مورد سبب محجور ماندن آن شده است. علاوه بر این، تخریب تدریجی بافت پیرامون، گسستگی هایی به وجود آورده که مانع از جذب توریست و بازآفرینی هویت تاریخی منطقه شده است.
از سوی دیگر، ضعف مدیریت شهری و نبود متولیان متخصص هم به این وضعیت دامن زده است. در خیلی از دوره های مدیریتی، افرادی مسئولیت حوزه میراث فرهنگی را بر عهده داشته اند که نه شناخت درستی از این فضاها داشته اند و نه دغدغه ای برای حفاظت آنها. بنابراین، بناهایی چون قصر جمیلان به حاشیه رانده شده و کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
همچنین باید به ملاحظات اجتماعی اشاره کنم. بافت اجتماعی منطقه گرفتار تغییرات جدی شده است. ساکنان بومی سال ها پیش این محله را ترک کردند و جای خودرا به مهاجران دادند. به همین دلیل، «خاطره جمعی» مردم نسبت به این مکان از بین رفته و پیوند اجتماعی و فرهنگی با قصر جمیلان کمرنگ شده است.

با توجه به این شرایط، به نظر شما بهترین کاربری آینده برای قصر جمیلان چیست؟ آیا می توان آنرا به کاربری های گردشگری مانند بوتیک هتل یا رستوران تبدیل کرد؟


به نظر من، ما باید در تعیین کاربری های جدید برای بافت های تاریخی بازبینی جدی داشته باشیم. تکرار الگوهایی مانند بوتیک هتل یا رستوران، که تنها به گردشگران گذری خدمات می دهند، نمی تواند پاسخگوی نیازهای واقعی این بافت باشد.
قصر جمیلان باید به فضایی زنده و پویا برای شهروندان اصفهانی تبدیل گردد. ما نیازمند کاربری هایی هستیم که بتوانند زندگی روزمره مردم را به این محدوده بازگردانند؛ فضاهای فرهنگی، اجتماعی، تجاری و هنری که هم برای جوانان جذاب باشد و هم برای نسل های قدیمی تر خاطره سازی کند.
ایده اصلی اینست که قصر جمیلان و پیرامون آن به «پهنه زندگی» بدل شود، نه صرفا «منطقه گردشگری». تنها در این صورت است که می توانیم هم هویت تاریخی بنا را حفظ نماییم و هم آنرا به جریان زندگی امروز بازگردانیم. البته تحقق این هدف نیازمند مطالعات جامع، امکان سنجی دقیق و تدوین یک طرح کلان برای احیای بافت پیرامون است.

اگر بخواهید در یک جمع بندی نهایی، مهم ترین اقدامات موردنیاز برای نجات و احیای قصر جمیلان را برشمارید، چه نکاتی را مطرح می کنید؟


به طور خلاصه، سه محور اساسی وجود دارد:
۱. مرمت و حفاظت کالبدی بنا: قصر جمیلان باید به صورت فوری تحت برنامه های حفاظتی و مرمتی قرار گیرد تا از تخریب بیشتر جلوگیری شود.
۲. برگرداندن بافت پیرامون به وضعیت اصیل: این بنا بخشی از یک بافت تاریخی بوده و احیای آن بدون بازسازی بافت پیرامونی معنایی نخواهد داشت. بازارچه ها، گذرها و خانه های اطراف باید بازآفرینی شوند تا هویت اصیل منطقه بازگردد.
۳. انجام جستجوهای باستان شناسی: کشف لایه های پنهان تاریخی در زیر قصر و پیرامون آن می تواند اطلاعات بی نظیری درباره ی تاریخ اصفهان و حتی پیشاتاریخ این شهر در اختیار ما بگذارد.
اگر این سه محور به شکل هم زمان و هماهنگ پیش برود، قصر جمیلان می تواند به جایگاه شایسته خود در تاریخ، فرهنگ و زندگی امروز اصفهان بازگردد.

1404/07/05
11:51:06
5.0 / 5
63
تگهای خبر: آثار تاریخی , برنامه , تاریخی , توریست
از این مطلب لذت سفر خوشتان آمد؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان لذت سفر در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۷ بعلاوه ۱
EnjoyTrip.ir لذت سفر لذت سفر
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها